صفحه نخست روزنامه‌های کشور - دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ ویدئو | مهراد جم: دوست دارم در ایران بمیرم نام اولیه سریال « تئوری بیگ بنگ» (The Big Bang Theory) چه بود؟ رئیس رسانه ملی از عوامل سریال «پسران هور» تجلیل کرد + عکس استان میزبان جشنواره تئاتر فجر مشخص شد فصل دوم «گل یا پوچ» با اجرای صابر ابر به زودی منتشر می‌شود + تیزر و خلاصه داستان ویدئو | روایت علی زندوکیلی از تجربیاتش در جنگ ۱۲ روزه اعضای هیئت علمی چهل‌و‌سومین جایزه کتاب سال منصوب شدند + اسامی داوران بخش سریال نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم شهر معرفی شدند مراسم خاکسپاری زویا امامی اعلام شد + زمان و مکان رونمایی از مستند «وکیل»، روایتی از مجاهدت‌های حجت‌الاسلام سیدعیسی طباطبایی در لبنان مناسبت‌ها و تقویم فرهنگی‌هنری امروز (دوشنبه، ۱۹ آبان ۱۴۰۴) حکایت اسب حکیم و خر ابله چهره متفاوت «سینا مهراد» در سریال «بدنام» + عکس تیزر سریال «هزار و یک شب» منتشر شد + فیلم آغاز به کار پردیس تئاتر «آکتور» در مشهد با جشنواره تئاتر استانی خراسان رضوی(رضوان) تغییر راهبردی کلان و بازنگری فراخوان‌ها | گفت‌و‌گو با مدیرعامل بنیاد بین المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)
سرخط خبرها

ادعای عجیب گوهر خیراندیش | می‌خواستند با آمپول هوا مرا بکشند! + فیلم

  • کد خبر: ۹۲۳۴۳
  • ۲۵ آذر ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۷
ادعای عجیب گوهر خیراندیش | می‌خواستند با آمپول هوا مرا بکشند! + فیلم
گوهرخیراندیش در مصاحبه‌ای ویدیویی مدعی شد: در پشت صحنه یک فیلم اگر دخترم نمی‌رسید، می‌خواستند در بیمارستان با آمپول هوا من را بکشند.

به گزارش شهرآرانیوز، گوهر خیراندیش در گفتگویی تازه از رویدادهای باورنکردنی در پشت‌صحنه سریال «حماسه آرد» صحبت کرد. او می‌گوید بر اثر آپاندیسیت و بی اعتنایی عوامل تولید تا یک قدمی مرگ هم پیش رفته است. 

او در این باره گفت: «با عفونت و تب ۴۰ درجه با مشت به دیوار خانه می‌کوبیدم که همسایه بیاید و به بچه‌هایم خبر دهد که مرا از آنجا ببرند. عوامل سریال فکر می‌کردند که برای فرار از شرایط سخت کار در روستا وانمود می‌کنم که مریضم در حالی که من از کار در آنجا لذت می‌بردم.»

بازیگر «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را به بیمارستان می‌برند و آنجا از تیم درمان رفتارهای عجیبی سر می‌زند. خیراندیش مدعی شد که در بیمارستان آنقدر حالش بد شده بود که شخصی تصمیم می‌گیرد او را با آمپول هوا بکشد!

سرانجام گوهر خیراندیش را به بیمارستان دیگری می‌برند و آنجاست که او مراحل بهبود طی می‌کند. او در این گفتگو از مرحوم جمشید اسماعیل خانی هم صحبت کرد: «در بیمارستان خانمی به دیدن من آمد که پارچه‌ای سبز همراهش بود. او گفت که خواب جمشید اسماعیل‌خانی را دیده و او در خواب گفته که این پارچه را به شکم من ببندد. بعد از ۱۰ روز تب من پایین آمد. یک خانم پرستار هم در بیمارستان خواب جمشید را دیده بود و جالب اینکه همان ایام کمند امیرسلیمانی به من زنگ زد و گفت که مادرش هم خواب جمشید اسماعیل‌خانی را دیده است.»

 

منبع: خبرآنلاین

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->